۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

سیزده بدر


جشن زنانه سيزده بدر

برگرفته از نشست‌های پرسش و پاسخ با استاد دکتر رضا مرادی غیاث آبادی در بنیاد جمشید، تنظیم از خانم ویدا حسامیان

چون از عبارت جالب «جشن زنانه» نام ببردید، ابتدا در باره این احتمال توضیح دهید؟

شواهد مردم‌نگاری و منابع مكتوب در یكی- دو سده پیشین، جای تردید کمی در این باره می‌گذارد. ادوارد پولاك، پزشك اتریشی ناصرالدین‌شاه و معلم مدرسه دارالفنون در سفرنامه خود به سال 1243 خورشیدی (1865 میلادی) گزارش كرده است كه زنان تهرانی در روز سیزده‌بدر به آیینی كهن به دشت و صحرا می‌روند و دولت وقت برای جلوگیری از اینكار، عوارضی وضع كرده و مبلغی از زنان دریافت می‌كند. ماری شیل، همسر وزیر مختار بریتانیا در ایران در سفرنامه خود به سال 1228 خورشیدی (1850 میلادی) نقل كرده است كه زنان برای سیزده‌بدر به سنت قدیم به باغ سفارتخانه بریتانیا می‌آیند و بجز باغبان‌ها، هیچ مرد دیگری در آنجا نیست. همچنین قهرمان میرزا عین‌السلطنه در روزنامه خاطرات خود شرح می‌دهد كه هنگام عزیمت به شمیران در سال 1287 خورشیدی (1326 قمری) دیده است كه زنان به سیزده‌بدر آمده بودند و سبزی‌های صحرایی را می‌چیدند در حالیكه مردان به زراعت رفته بودند.

بجز اسناد مكتوب، توجه به باورهای مردم‌شناختی نیز از زنانه بودن سیزده‌بدر حكایت می‌كند. در افغانستان، روز سوم و یا سیزدهم فروردین را «نوروز زنان» می‌نامند. در آسیای میانه و نواحی ورارود، برخی از روزهای نوروزی به «هوروزا» ایزدبانوی سغدی آب‌ها وابسته است و زنان برای بزرگداشت او به دشت و طبیعت می‌روند. در بسیاری نواحی، مراسم فال‌گیری سیزده‌بدر، منحصراً بدست زنان انجام می‌شود. در سنگسرِ سمنان، زنان آش مخصوصی به مناسبت این روز می‌پزند. در میان ارامنه فریدن، تازه‌عروسان با جامه اَروسی (عروسی) خود در مراسم حاضر می‌شوند. در سنگسر و نیز در تبرستان و مازندران، پسران جوان به نامزدها و دلداده‌های خود هدیه‌هایی پیشكش می‌كنند. همه این شواهد كه بطور خلاصه گفته آمد، بر زنانه بودن جشن سیزده‌بدر دلالت می‌كنند كه بعدها مردان نیز خود را از آن بی‌بهره نكرده‌اند. (البته امیدوارم این سخنان موجب نشود كه خانم‌های گرامی، پس از نوروز و اسفندگان، در انتظار هدیه دیگری باشند كه دیگر از توان ما خارج است.)

چرا این مراسم در روز سیزدهم فروردین برگزار می‌شود؟

بسیاری از آیین‌های ملی در سرزمین‌های ایرانی، به شیوه‌های گوناگون و در زمان‌های مختلفی برگزار می‌شود. اما از آنجا كه شیوه رایج در تهران، بیشتر در رسانه‌ها بازتاب می‌یابد، تصور می‌شود كه همین شیوه در همه‌جا و در میان همه مردمان روایی دارد. برای نمونه، افزودن ماهی سرخ به سفره هفت‌سین، ابتكار ناهنجاری بود كه سوداگران در تهران رواج دادند و به لطف تلویزیون، در شهرهای بزرگ هم فراگیر شد. در بسیاری از شهرها و روستاهای دورافتاده كه به امواج مخرب تلویزیون دسترسی نداشته‌اند، چنین بدعتی كاملاً ناشناخته است و آیین‌های ایرانی كه پیوندی عمیق با پاسداشت زیست‌بوم و گرامیداشت همه موجودات هستی دارد، هیچ ارتباطی با چنین قتل‌عام گسترده‌ای ندارند.

هر چند فراگیرترین شكل برگزاری این جشن در سیزدهمین فروردین‌ماه است اما گونه‌های دیگری از آن نیز شناخته شده است. در برخی نواحی استان سمنان، خوزستان و بختیاری، در چهاردهم فروردین و به نام «چارده‌بدر» برگزار می‌شود. در باختر افغانستان، در نخستین چارشنبه سال و در نواحی استان كرمان در نخستین شنبه سال نو انجام می‌شود. هم‌میهنان ارمنی در سیزدهمین روز ژانویه، و ارمنیان فریدن اصفهان در سیزدهم ماه فوریه چنین جشنی را با نام «دِرِنـدِز» یا «دریانداراج» برگزار می‌كنند. البته روحانیت مسیحی برای این آیین كهن، توجیهی دینی نیز پدید آورده و سیزدهم ژانویه را روز نامگذاری عیسی نامیده است. مراسم روز «كیپور» در نزد یهودیان نیز شباهت‌هایی با سیزده‌بدر دارد. برگزاری سیزده‌بدر در سیزدهمین روز ماه قمری صفر نیز در نواحی گوناگون و در منابع مكتوب سده‌های اخیر دیده شده است. همچنین از گفتارهای ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه چنین برمی‌آید كه گویا در زمان او، آیینی شبیه به سیزده‌بدر در ششم فروردین ماه برگزار می‌شده است.

به گمان من، وظیفه پژوهشگران و رسانه‌ها است كه در شرح و گزارش آیین‌های ملی، تنها به شیوه رایج در تهران، بسنده نكنند و آنرا گونه اصیل و باستانی هر آیینی ندانند. وظیفه بزرگ ما برای دوری جستن از تفرقه‌های قومی و ایجاد همبستگی ملی، توجه و احترام به تمامی شیوه‌های گوناگون برگزاری آیین‌های ایرانی در همه سرزمین‌ها و بازگو نمودن آنها است. شاید كوتاهی‌های رسانه‌های دولتی و تلویزیون داخلی ایران در این زمینه توجیه‌پذیر باشد، اما برای دوستداران و دلسوزان فرهنگ ایران، بخشودنی نیست.

قدمت سیزده‌بدر چقدر است؟

برای بررسی دیرینگی جشن سیزده‌بدر، ما با یك خلأ درازمدت در منابع و اسناد مكتوب روبرو هستیم. از همین روی، برخی پژوهشگران بر این گمانند كه این جشن دیرینگی‌ای بیش از یك یا دو سده ندارد. تمامی منابع مكتوبی كه به گزارش صریح سیزده‌بدر (در فروردین یا صفر) پرداخته‌اند، متعلق به عصر قاجاریه هستند. اما دو شاهد دیگر نشان‌دهنده دیرینگی بسیار زیاد این جشن است. یكی آیین‌های بسیار گسترش‌یافته و متنوع و گوناگون سیزده‌بدر است كه بر پایه قواعد مردم‌شناسانه و فرهنگ عامه، هر چقدر دامنه گسترش باوری فراخ‌تر و شیوه‌های برگزاری آن متفاوت‌تر باشد، نشان‌دهنده دیرینگی بیشتر آن است. و دیگری، مراسم مشابه‌ای است كه بموجب كتیبه‌های باستانی سومری و بابلی (اكدی) از آن آگاهی داریم. بموجب این گزارش‌های مكتوب، آیین‌های سال نو در سومر با نام «زَگموگ» و در بابل با نام «اَكیتو»، دوازده روز به درازا می‌كشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت می‌آراسته‌اند. بدین ترتیب تصور می‌شود كه سیزده‌بدر دارای سابقه‌ای دستكم چهارهزار ساله است.

چه ارتباطی بین این جشن و عدد سیزده و نحسی آن وجود دارد؟

در باورهای ایرانی هر یك از روزهای ماه خورشیدی از آنِ یكی از ایزدان و مینویان است و تمامی روزهای سال خجسته و فرخنده هستند. نحس بودن عدد سیزده، ارتباطی با فرهنگ ایرانی ندارد و متعلق به جوامع غربی و اروپایی است و پس از آشنایی و گسترش روابط ایرانیان با اروپاییان از عصر صفوی به بعد، به ایران راه یافته است. می‌دانیم كه باور به نحس بودن عدد سیزده، علیرغم پیشرفت‌های همه‌جانبه علمی و تكنولوژیكی هنوز هم عمیقاً در غرب متداول است و ایرانیان با اینكه سخنان فراوانی در باره نحس بودن عدد سیزده را شنیده‌اند، اما می‌دانیم كه چنین باوری در نزد عموم مردم رواج گسترده ندارد و اگر دائماً در رسانه‌ها تبلیغ نشود، خواهیم دید كه چنین اعتقادی كمتر از زبان مردم شنیده می‌شود.

اما از سوی دیگر، عدد سیزده در نزد ایرانیان و جوامع كهن، بخاطر خاصیت بخش‌ناپذیری آن، عددی «بد قلق» دانسته می‌شده است. در حالیكه عدد دوازده از قابلیت بخش‌پذیری بسیار بالایی برخوردار بوده و به پنج مقسوم كامل و چهار مقسوم با خارج قسمت غیر گنگ، قابل تقسیم است. البته سخن در باره ویژگی‌های خاص و جالب اعدادی همچون سه، پنج، هفت، دوازده، سی، چهل، هفتاد و دو، بسیار است كه باید در فرصت دیگری به آنها پرداخت.

اما انتخاب سیزده برای این جشن ایرانیان، نه به دلیل نحس بودن آن، بلكه از آن روی است كه روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری‌های ایرانی از آن ایزد «تیشتَـر»، ایزد آورنده باران و سال خوب، است. (در گاهشماری سیستانی «تیركیانوا»، در سغدی «تیشیج»، در خوارزمی «چیریج») ایرانیان این روز را برای خجستگی بسیار آن انتخاب كرده‌اند و اینكه در برخی نواحی نیز كه سیزده‌بدر را در روز چارشنبه برگزار می‌كنند هم به همین سبب بوده است. چرا كه روز چارشنبه‌ در ایران باستان با نام «تیشتَر شید» شناخته می‌شده و در نتیجه پیوندی میان چارشنبه و روز سیزدهم وجود دارد.

دلیل برگزاری سیزده‌بدر چیست؟

سیزده‌بدر، سه دلیل شناخته‌شده دارد. یكی اینكه آخرین روز جشن‌های نوروزی است و همانگونه كه پیش از این گفته شد، سابقه‌ای دستكم چهار هزار ساله دارد. دلیل دوم در اینست كه در این روز عملاً نیمسال دوم زراعی آغاز می‌شده است. سومین دلیل چنین است كه سیزدهم فروردین، نخستین «تیشتر روز» سال است. در این روز، مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران‌آور و نوید‌بخش سال نیك، به كشتزارها و مزارع خود می‌رفته و در زمین تازه‌روییده و سرسبز و آكنده از انبوه گل‌ها و گیاهان صحرایی، به شادی و ترانه‌سرایی و پایكوبی می‌پرداخته‌اند و از گردآوری سبزه‌های صحرایی و پختن آش و خوراكی‌های ویژه (در افغانستان به نام «آش ابودُردا») غافل نمی‌شدند. به سخن دیگر، سیزده‌بدر از نسخه‌های جشن‌های تیرگان و آبریزگان است.

گویا نشانه‌هایی از بعضی روابط آزاد و خارج از عرف یا ازدواج مقدس در سیزده‌بدر وجود داشته است؟

این خاص سیزده‌بدر نبوده و عموما مربوط به آیین‌های نوزایی طبیعت است که از ابتدای اسفندماه آغاز می‌شده و با تفاوت‌هایی در زمان و شیوه‌ها، در سراسر آسیای غربی رواج داشته است. فعلا زمان مناسبی برای این بحث نیست.

اگر سیزده‌بدر با نخستین تیشتر روز سال ارتباط دارد، در موقعی که آغاز سال در مبدأ دیگری بوده، بازهم این جشن برگزار می‌شده است؟

ما از برگزاری آیین‌هایی مشابه با سیزده‌بدر بر بنیاد گاهشماری‌های دیگر آگاهی داریم. جشن تیرگان در سیزدهمین روز تابستان، بازمانده نخستین تیشتر روز سال در كهن‌ترین گاهشماری شناخته‌شده ایرانی، یعنی گاهشماری گاهنباری است كه در آن سال، از ابتدای تابستان آغاز می‌شده است. آیین قالیشویان اردهال كاشان در سیزدهمین روز پاییز (امروزه در دومین آدینه مهرماه) بازمانده جشن ستایش و نیایشی برای این ایزد بزرگ ایرانیان است و می‌دانیم علیرغم اینكه به این آیین رنگ مذهبی داده‌اند، اما هنوز هم پیوندی ژرف با مراسم نیایش آب و آب‌بازی تیرگانی دارد و تنها مراسم مذهبی است كه با گاهشماری خورشیدی سنجیده می‌شود. هم‌میهنان گیلانی و مازندرانی بر بنیاد گاهشماری كهن دیلمی و طبری، آیین‌هایی شبیه به این را در سیزدهمین روز تیرماه خود (برابر با بیست و هفتم و دوازدهم آبان‌ماه) به نام‌های «گالشی جشن» و «تیر ماه سینزده» (sinzdah) انجام می‌دهند. اما سیزدهمین روز سالی با مبدأ آغاز زمستان، امروزه در میان هم‌میهنان ارمنی در روز سیزدهم سال نوی میلادی برگزار می‌شود.

مراسمی كه در سیزده‌بدر انجام می‌شده است، چیست و چه دلایلی داشته است؟

بخشی از آیین سیزده‌بدر را، باورداشت‌هایی تشكیل می‌دهد كه به نوعی با «تقدیر و سرنوشت» در پیوند است. نمونه اینها عبارت است از فال‌گوش ایستادن، فال‌گیری (به ویژه فال كوزه)، گره زدن سبزه و گشودن آن، بخت‌گشایی (كه به ویژه در سمرقند و بخارا رایج است) و نمونه‌های پرشمار دیگر. چنین اعتقادهایی تنها منحصر به سیزده‌بدر نیست بلكه با «آغاز یك مرحله جدید» در پیوند است. و در اینجا آغاز سال نو، آن مرحله جدید است. چنین باورهای مرتبط با بخت و تقدیر، از اعتقادهای بسیار كهن و همچنان زنده و پایدار «زروانی» ایرانیان سرچشمه می‌گیرد. همه مردمان در آغاز هر مرحله جدید در زندگی و روزگار خود، به نوعی در جستجو و گمانه‌زنی برای آینده هستند. بسیارند كسانی كه یك واقعه نیك یا بد در بامداد یك روز، در نخستین روز هفته، در نخستین روز ازدواج، در نخستین روز شغل جدید و در بسیاری هنگام‌های دیگر را به كل آن روز یا واقعه تعمیم می‌دهند و به «فال نیك» یا بد می‌گیرند. حتی عبارت‌های تهنیت‌آمیز و نیك‌خواهی كه مردمان در آغاز روز یا سال به یكدیگر می‌گویند نیز گونه‌هایی از همین باورها است. چنین مراسمی كه عموماً به «پیش‌بینی آینده» یا «تأثیرگذاری بر آینده» مربوط است، تنها متعلق به سیزده‌بدر نیست و در چارشنبه‌سوری و دیگر مناسبت‌های نوروزی دیده می‌شود.

علاوه بر این، آیین‌های سیزده‌بدر بمانند چارشنبه‌سوری و نوروز، بسیار پرشمار، زیبا و دوست‌داشتنی هستند. بازی‌های گروهی، ترانه‌ها و رقص‌های دسته‌جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراك‌پزی‌های عمومی، بادبادك‌پرانی، سواركاری، نمایش‌های شاد، هماوردجویی‌های جوانان و آب‌پاشی و آب‌بازی (كه این آخری در میان «پارسیوان»‌های پاكستان سخت رایج است) بخشی از آن آیین‌هاست.

همانگونه كه شباهتی بین چارشنبه‌سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه‌های اصیل و كهن آن وجود ندارد، سیزده‌بدر امروزی نیز تنها نامی از یك جشن كهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین كهن و یادگار نیاكان ما ندارد. نحوه اجرای این جشن، مانند بسیاری از دیگر آیین‌های ایرانی، عمیقاً از شیوه اصیل و باستانی خود دور شده است و به شكل فعلی آن، دارای سابقه تاریخی در ایران نیست. اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه‌های نوروزی خود را در این روز به صحرا می‌برده و برای احترام به زمین و گیاه، آنرا در آغوش زمین می‌كاشته‌اند، امروزه ما آنرا بسوی یكدیگر پرتاب می‌كنیم و تكه‌تكه‌اش می‌كنیم.

سیزده‌بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش تیشتر، برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاكیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست‌بوم مقدس آنان بوده است. در حالیكه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است. بر این باورم كه برای سپندارمذ ایران، برای ایزدبانوی زمین سرسبز، هیچ روزی غم‌انگیزتر از سیزده‌بدر امروزی ما نیست.


هیچ نظری موجود نیست: